مردی که به خاطر تو از خواسته های خودش میگذره
مردي که بدون ترس و محکم, همه جا دستاشو دورت حلقه ميکنه
مردي که با گریه هات گریه و با خنده هات خنده
مردي که دستات رو تو چراغ قرمزِ خيابونا محکمتر ميگيره
مردی که تو بيرون رفتناي دسته جمعي ساکت تر از هميشه است,
مردي که وقتي داري حرف ميزني تو صورتت لبخند ميزنه
مردي که موهاتو از جلوي چشمات ميزنه کنار
مردي که وقتي تو خودتي, قلقلکت ميده؛
مردی که با افتخار تو رو به خونوادش نشون میده میگه زنمه
مردی که واسه داشتنت همه غرورش رو فدا میکنه
اين مرد رو حق نداري اذيت کني؛ حق نداري
نظرات شما عزیزان: