باختن تو طبیعت من نی...من یه مردادی ام هیچوقت هیچکس غرورمو درک نمیکنه..مردادی یعنی با همه مغرور اما با عشق بی غرور..منه مردادی همیشه جنگیدن با وحشی ترین گرگها رو ترجیح میدم به ساختن با گوسفندای احمق..مردادی یعنی یه قلب پر از درد یه لب پر از خنده...من بی اعصابم پس دور و برم نچرخ بد میبینی
4

دستم نه اما دلم به هنگام نوشتن نام تو میلرزد!

 

با قلم بازی نمیکنم... ساده میگویم: بیا



مگر چه میشود آخر...

 

تو برگرد من قول میدهم همانی می شوم که تو می خواهی

 

تو بیا.. من عوض می شوم...

 

تو بیا.. من حرف نمیزنم !

 

تو بیا.. بهانه نمیگیرم... ناراحت نمیشوم...

 

همانطور که تو میخواهی لباس میپوشم...

 

تو بیا... بابت شیطنت هایم گونه ام را گاز بگیر.. من قول میدهم دردم نگیرد!

 

نمیدانم.... فقط باش !

 

هر طور که میخواهی باش.

 

خواهش میکنم بیا

 

هنوز هم فاصله ی ما همان 8 شماره ی پیشین است...

 

اگر بیایی قول میدهم هر شب ستاره هارا باهم بشماریم.

 

قول میدهم هر وقت خوابت برد بیایم و رویت را پتو بکشم...

 

اگر بیایی دیگر به جای تو دور خودم بالش نمیچینم...!

 

اگر بیایی قول میدهم این بار دست هایت را محکم تر بگیرم

 

و بگویم : چقدر خوب است باهم هستیم... رویا میبینم ؟؟؟؟ شاید...

 

اما اگر بیایی آن وقت من میمانم و تعبیر این رویاها...

 

بیا هر وقت دلت را زدم برایم چمدان جمع کن

 

بیا... خواهش میکنم



نظرات شما عزیزان:

zeynab
ساعت12:18---29 شهريور 1394
من همه ی این حرفارو بهش زدم اما قبول نکرد وبلاگت عالیهههه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ تاریخ ساعت نویسنده M≋o≋R≋v≋A≋r≋A≋ |